شاید برای من هم اتفاق بیفتد

داشتم به یه این فکر میکردم که اگه منم کرونا بگیرم و از اونایی باشم که حالم وخیم بشه و ببرنم بخش مراقبت های ویژه و بعد تلاش دکترا برا نجاتم فایده نداشته باشه . ...

این کرونا خیلی بدی ها داشته.

ولی یکی از خوبی هاش اینه که یه مقدار به مردن فکر میکنیم.

چیزی که همیشه بوده و هست. ولی یادمون رفته که هست و خیلی هم نزدیکه .

داشتم فکر میکردم که من وصیت نامه ندارم. واگه بخوام بنویسم چی مینویسم؟

لباس بیمارستانی

دوسه روزیه خونه خواهرم تبدیل شده به کارگاه خیاطی.لباس بیمارستانی می دوزن از اون یه بار مصرفا.از برش تا ..... بسته بندی.دیروز حدود ۴۰ تا دوختند.برای بیمارستان زندان میدوزن.

همه خواهر و برادرام جمع شدن اونجا کمک کنن. یاد خاطرات مامان میفتم که از زمان جنگ تعریف می کنه. اون روزا که تو خونه نون می پختن برای رزمنده ها.

 

داداشم میگه دارن یه بیمارستان موقت توی زندان درست میکنن. میگه اگه یه نفر کرونایی وارد زندان بشه توی زندان فاجعه اتفاق میفته. چند روزه خودش آخر شب از سر کار میاد. این لباسا هم برای همونجاست. خیلی برای اوضاع زندان نگرانه . میگه قضات همکاری نمیکنن با اینکه رییس قوه قضاییه دستور داده باز هم خیلی راحت ملت را میفرستن زندان. میگه دیروز یه نفرا به خاطر مهریه آوردن زندان. اینقدر عصبانی بود که صورتش قرمز شده بود.

 

کاش همه افراد جامعه توی هر پست و مقامی که هستن  این بیماری را جدی می گرفتن.

خانه نشین

این ویروس کرونا بد جوری ما رو خونه نشین کرده.

البته بدم نیست . شب عیدی جهت  فریضه ی خانه تکانی در حالت آمادش باش کامل در رکاب همسر عزیز هستیم.

به دور از شوخی توی خونه موندن اولش حال میده ولی وقتی طولانی بشه خیلی خوشایند نیست. مرد باید صبح از خونه بره بیرون دست کم ساعت سه بیاد تو خونه. خسته و کوفته.

ناگفته نماند که ما معلما با خونه نشینی خیلی غریبه نیستیم . نوروز و تابستون خود گواه بر این ماجراست.

ولی خب اونجا آدم تکلیفش را میدونه برنامه ریزی میکنه یه فکری می کنه یه کاری می کنه.

 خدا شر این ویروس منحوس رو هرچه زودتر از سر این مملکت کم کنه. 

Designed By Erfan Powered by Bayan