خانه ی دوست کجاست

بهم گفته بود «خانه ی دوست کجاست» سهراب سپهری رو بخونم.

بهش گفته بودم کتابش رو ندارم.

می خواست برام بیاره ولی نشد.

 هشت کتاب سهراب رو روی لپ تاپم دارم.

چندین بار تا حالا این شعر رو خوندم.

ولی نفهمیدم چی باید ازش بفهمم که نفهمیدم.

 از این حرفا بگذریم شعرای سهراب خیلی قشنگه. «صدای پای آب» ش حرف نداره.هر چقدر هم بخونی ازش خسته نمیشی. عاشق این تیکه ازشم:

...کــودکـی دیدم، مـاه را بـو مـی کـرد.         
قفسی بی در دیدم که در آن، روشنی پرپر می زد.         
نردبانی که از آن ، عشق می رفت به بام ملکوت.         
من زنی را دیدم ، نور در هاون می کوفت.         
ظهر در سفره آنان نان بود ، سبزی بود، دوری شبنم بود، کاسه داغ محبت بود.         
من گدایی دیدم، در به در می رفت آواز چکاوک می خواست و سپوری که به یک پوسته خربزه می برد نماز.         
بره  ای دیدم ، بادبادک می خورد.         
من الاغی دیدم، ینجه را می فهمید.         
در چراگاه  نصیحت گاوی دیدم سیر.         
شاعری دیدم هنگام خطاب، به گل سوسن می گفت: شما ...     

به هر حال هرکی فهمید خانه ی دوست کجاست منو خبر کنه . .

با شادباش فرا رسیدن نوروز باستانی
به نظرم سادگی در فهم زندگی و درک آن با احساس مان راهی است که ما را به خانه دوست می رساند . با سپاس از نوشته زیبایتان
نوروز شما هم مبارک.
ممنون.
عیدتون مبارک...
این پست رو که خوندم یاد چند سال پیش افتادم که موقع عید شبا یه سریال قشنگ میذاشت...
یه سریال دوست داشتنی...
اگه اشتباه نکنم، آخرین قسمت سریال به این شعر سهراب ختم شد..
خانه‌ی دوست کجاست...
یادش به خیر...
شاید سال دوم یزد بودیم...
پست قشنگی بود.
عید شما هم مبارک.
یاد اون روزا به خیر.

من چیزی یادم نمیاد از اون سریال. شاید ندیدم. یا دیدم و یادم نیست.

ممنون.
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan